نیست که نیست … آبان ۱۹, ۱۳۹۸ توسط مدیر بشنویم … http://khatonegar.ir/wp-content/uploads/2019/11/ke-nist.mp3 روبروی ماه، تنها فکر دیداری که نیست شعر می گویم برای آن خریداری که نیست می شوم یک عاشق آشفته حال نوجوان قطعه شعری می نویسم روی دیواری که نیست درد دارد منتظر باشی و حرفی نشنوی می شوم امشب طبیب درد بیماری که نیست در درونم جنگ صدها روزه بر پا شد و من می شوم سرباز بی مقدارسرداری که نیست اندکی با ما، حرفی میزنم از عاشقی مات می ماند به رویم مثل دلداری که نیست خوابگرد کوچه های مانده در گمراهی ام خواب ها را می شناسم هیچ بیماری که نیست قلب من بند شد دلم لرزید من اما هنوز مانده ام تنها به زیر کوه آواری که نیست ویدا حمیدی مقاله قبلینادیای عزیزم تولدت مبارکمقاله بعدی لبخندت، تعادل شهر را بر هم می زند ... دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه * نام * ایمیل * وب سایت ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:هفده + هفت =